نحيي?م اعزاءنا المستمعين وندعو?م الي ان تتابعوا معنا حلقة اخري من سلسلة حلقات برنامج?م "تعلّم الفارسية".
في هذه الحلقة نستمع الي حوار هاتفي بين محمد وموظف في أحد م?اتب سيارات الاجرة ثم بينه وبين سائق سيارة يستقلّها متوجهاً الي شر?ة ?ان محمد علي موعد مع مديرها ل?ن بداية نستمع ?العادة الي معاني المفردات التي ستستخدم في الحوار:


وقت بخير = أسعدتَ اوقاتاً
من مي خواهم = أنا أريد
تو مي روي = أنت تذهب
خيابان = شارع
خيابان فردوسي = شارع فردوسي
ده = عشرة
تا?سي مي ‌آيد = الت?سي يأتي
خيلي = جداً
بيست وپنج = خمسة وعشرون
من عجله دارم = أنا مستعجل
دير شده = الوقتُ متاخرٌ
زود = بسرعة
نزدي? = قريب
خداحافظ = في أمان الله

خدا نگهدار= في حفظ الله
چرا = لماذا
چرا ايستادي = لماذا توقفـّت
چيزي شده است = حدث شيء
ماشين = سيارة
پنچر = مثقوب
لاستي? ماشين = اطار العجلة
من عوض مي ‌?نم = أنا أبدل
من ندارم =ليس لديَّ
ديگر = آخر
با = مع
برايت = ل?
من مي گيرم = انا آخذ
ببخشيد = عذراً
آنچه پيش آمد = ما حدث
پنچر شده = ثقب
من خودم = أنا بنفسي
من دير ?ردم =أنا تأخـَّرت
خواهش مي ?نم =عفواً


*******والان نستمع الي الحوار بين محمد وموظف م?تب سيارات الاجرة.
محمد: الو، سلام. وقت بخير. من ي? تا?سي مي ‌خواهم.
محمد: الو، مرحباً. أسعدت أوقاتاً. أنا أريد سيارة أجرة.
?ارمند: سلام. ?جا مي روي؟
الموظف: مرحباً. أين تذهب؟
محمد: خيابان فردوسي.
محمد: شارع فردوسي.
?ارمند: تو از مشتر?ين ما هستي؟
الموظف: أنت من مشتر?ينا؟
محمد: بله. من مشتر? شماره 25 هستم.
محمد: نعم. أنا المشتر? رقم 25.
?ارمند: ده دقيقه بعد تا?سي مي ‌آيد.
الموظف: بعد عشر دقائق يأتي الت?سي.
محمد: أمّا من خيلى عجله دارم. دير شده.
محمد: ل?نـّي مستعجل جداً. الوقت متأخر.
?ارمند: تا?سي زود مي ‌آيد. خيابان فردوسي نزدي? است.
الموظف: الت?سي يأتي بسرعة. شارع فردوسي قريب.
محمد: خوب است. خداحافظ.
محمد: حسناً. في امان الله.
?ارمند: خدا نگهدار.
الموظف: في حفظ الله.
والآن ننتقل الي الحوار بين محد وسائق الت?سي.
محمد: چرا ايستادي؟ چيزي شده است؟
محمد: لماذا توقـَّفت؟ حدث شيء؟
راننده: ف?ر مي ?نم لاستي? ماشين پنجر است.
السائق: أظنّ أن اطار السيارة مثقوب.
محمد: پنچر؟ اما من خيلي عجله دارم.
محمد: ماذا؟ مثقوب؟ لكنـّي مستعجل جداً.
راننده: بله. لاستي? پنچر است. الان آن را عوض مي ?نم.
السائق: نعم. الإطار مثقوب الآن أبدّله.
محمد: اما من وقت ندارم. با ي? تا?سى ديگر مى روم.
محمد: لكنـّي ليس لديّ وقت. أذهب مع ت?سي آخر.
راننده: من برايت ي? تا?سى مى ‌گيرم. ببخشيد براي آنچه ?ه پيش آمد.
السائق: أنا أستأجرُ ل? ت?سي. عذراً لما حدث.
محمد: نه. نه. خواهش مي ‌?نم. من دير ?ردم.
محمد: لا، لا. عفواً. أنا تأخرتُ.
*******محمد: الو، سلام. وقت بخير. من ي? تا?سي مي ‌خواهم.
?ارمند: سلام. ?جا مي روي؟
محمد: خيابان فردوسي.
?ارمند: تو از مشتر?ين ما هستي؟
محمد: بله. من مشتر? شماره 25 هستم.
?ارمند: ده دقيقه بعد تا?سي مي ‌آيد.
محمد: أمّا من خيلى عجله دارم. دير شده.
?ارمند: تا?سي زود مي ‌آيد. خيابان فردوسي نزدي? است.
محمد: خوب است. خداحافظ.
?ارمند: خدا نگهدار.
*******محمد: چرا ايستادي؟ چيزي شده است؟
راننده: ف?ر مي ?نم لاستي? ماشين پنجر است.
محمد: پنچر؟ اما من خيلي عجله دارم.
راننده: بله. لاستي? پنچر است. الان آن را عوض مي ?نم.
محمد: اما من وقت ندارم. با ي? تا?سى ديگر مى روم.
راننده: من برايت ي? تا?سى مى ‌گيرم. ببخشيد براي آنچه ?ه پيش آمد.
محمد: نه. نه. خواهش مي ‌?نم. من دير ?ردم.
الي اللقاء والسلام علي?م ورحمة الله وبر?اته.